رازهای ناگفته خاکسپاری حسین رمضون یخی؛ روایت محمود صدیه از این مراسم ویژه
محمد تقی با صدای بلند از مردهشور خواست که برادرش را به او بازگرداند. پسرش نیز با صدای بلند گفت: «بابا، من حسن هستم، نترس!» اما محمد تقی همچنان تأکید کرد: «داداش من را برگردان.» در نهایت مردهشور جنازه را به عقب برگرداند و جمعیت متوجه شدند که حتی یک جای نیش چاقو نیز بر روی بدن او وجود ندارد. این واقعه تأملبرانگیز موجب شگفتی حاضران شد و نشاندهنده پیچیدگیهای زندگی و مرگ بود.